به شهر رنگ ها رفتم گفتی زرد نامرد است
اگر رنگی تو را در خویش معنا کرد نامرد است
تو تصویر منی یا من در این ایینه تکرارم
جهان ایینه جادوست زوج وفرد نامرد است
چقدر از عقل می پرسی چقدر از عشق می خوانی
از این باز آی نا اهل است از آن برگرد نامرد است
نه سر در عقل میبندم نه دل در عشق میبازم
که این نامرد بی درد است و آن پر درد نا مرد است
بیا پیمان ببندیم از جهان هم جدا باشیم
از این پس هر که نام عشق را آورد نامرد است
فاضل نظری
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۷ ساعت 7:32 توسط باران.ستاره.نورا
|